گفتوگوی ایمنا با نایبرئیس انجمن اقتصاددان ایران:
یارانه نوعی پرداخت انتقالی است. پرداخت انتقالی، شامل یارانه یا مالیات میشود که هر دو ابزاری برای توزیع مجدد درآمد و کاهش فاصله طبقاتی و تأمین هزینه کالاهای عمومی است. بنابراین یارانه باید پرداخت شود؛ اما چگونگی پرداخت آن نیز اهمیت بسیاری دارد.»
به گزارش خبرنگار ایمنا، بسیاری معتقدند پرداخت ارز ۴۲۰۰ تومانی منجربه شکلگیری رانت و فساد گسترده در کشور شده و نتوانسته است از زیان مصرف کننده جلوگیری کند. بر این اساس به نظر میرسد ارز دولتی به جایی که مد نظر دولت بود، اصابت نمیکرد. در واقع قرار بود اگر با این ارز گندمی خریداری میشود در اختیار مصرف کننده قرار بگیرد، اما متأسفانه در بسیاری از موارد، ارز تخصیصی و در واقع بخشی از خرید انجام شده به وسیله قاچاق از کشور خارج میشد. ارز ۴۲۰۰ تومانی شرایط خوبی نداشت و لازم بود اقدامات لازم برای ساماندهی آن انجام شود.
حذف یارانه، مستلزم حفظ قدرت خرید جامعه است و راهکارهای جبرانی برای کاهش ارز ۴۲۰۰ تومانی با نظارت و مکانیزمهای جدید باید به کار گرفته شود. کنترل نرخ تورم پیششرط حذف یارانههای ارزی است. اقتصاددانان برای ساماندهی به این شرایط راهکارهای متفاوتی ارائه میدهند. برخی معتقدند اقتصاد باید آزاد بوده و نظام بازار تعیین کننده قیمتها باشد و برخی نیز نظام فعلی پرداخت یارانهها را صحیح میدانند و فقط نحوه مدیریت آن را نقد میکنند. در این خصوص و برای یافتن راهکاری عملی در شرایط فعلی اقتصاد ایران گفتوگویی با فرشاد پرویزیان، نایب رئیس انجمن اقتصاددانان ایران داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
آیا پرداخت یارانه در اقتصاد ایران، سیاست صحیحی است؟
در آزادترین اقتصادها نیز یارانه پرداخت میشود، حتی کشور آمریکا که بیش از سایر کشورهای جهان مدعی آزادی اقتصادی است، در قالب کارتهای الکترونیکی به افرادی که درآمدشان کمتر از سه هزار دلار در ماه است، یارانه خرید غذاهای نیمه آماده پرداخت میشود. در واقع برای حمایت از اقشار کم درآمد در همه اقتصادهای جهان یارانه پرداخت خواهد شد، بنابراین سیاست پرداخت یارانه از ریشه غلط نیست، اما چگونگی پرداخت آن میتواند این کار را به سیاستی غلط تبدیل کند.
اساس یارانه باید به گروههایی که سطح درآمدی پایینتر از حد استاندارد برای تأمین حداقل نیازهای زندگی دارند پرداخت شود. سیستم اقتصادی مالیاتستانی را به عنوان منبعی برای تأمین یارانهها پیشبینی کرده است. مالیات ابزار اصلی توزیع مجدد درآمد است. در هر اقتصاد، افرادی میتوانند فعالیتهای اقتصادی درآمدزا انجام دهند، این افراد به دولت مالیات پرداخت خواهند کرد و دولت از طریق این مالیات، کالاها و خدمات عمومی را تأمین کرده و در اختیار همه مردم قرار میدهد و شکاف درآمدی بین گروههای مختلف را کاهش میدهد، بخشی از این یارانه به صورت کالاها و خدمات عمومی کلی در جامعه و بخشی از آن در قالب بستههای حمایتی و یارانه به گروههای هدف تعلق میگیرد.
در واقع یارانه نوعی پرداخت انتقالی است، پرداخت انتقالی شامل یارانه و یا مالیات است که هر دو ابزاری برای توزیع مجدد درآمد و کاهش فاصله طبقاتی و تأمین هزینه کالاهای عمومی است. بنابراین یارانه باید پرداخت شود، اما چگونگی پرداخت آن نیز اهمیت بسیاری دارد.
مفهوم یارانه پنهان که از طرف بسیاری از اقتصاددانان و مسئولان مطرح میشود، چه بوده و راهکار آن چیست؟
یارانه پنهان مفهومی است که از طرف برخی مطرح میشود. به نظرم این واژه از طرف اقتصاددانان تولید نشده و فقط یک بازی جامعه شناسی سیاسی است. افرادی که این موضوع را مطرح میکنند تفاوت قیمت بنزین در دنیا و ایران را محاسبه کرده و معتقدند این مبلغ به صورت یارانه پنهان به مردم پرداخت شده است. این یک مفهوم اقتصادی نبوده است. در اقتصاد کالا قابل خرید و فروش به قیمت است، در شرایطی که ما در تحریم قرار داریم، امکان فروش برخی کالاها با قیمتهای جهانی وجود ندارد. در دنیا با قیمت یک پژو ۲۰۶ میتوان یک تویوتا آخرین مدل خریداری کرد. در نظام بانکی کشورهای دیگر وام بانکی با بهره حداکثر سه درصد به مردم تعلق میگیرد.
آیا با تغییر قیمت آرد و حذف یارانه آن مشکل قاچاق حل میشود؟
قیمتها در اقتصاد دستور نمیپذیرد و قیمت دستوری نیز نباید تعیین کرد. هرگونه یارانهای که پرداخت، یا مالیات اضافهای گرفته و یا هر قیمت دستوری که تعیین شود؛ منجر به ناکارآمدی در اقتصاد خواهد شد، اما این به این معنا نیست که فقط یکی از این سیاستها اصلاح شود.
گفته شده علت افزایش قیمت آرد، مقایسه آن با قیمت جهانی آرد و جلوگیری از قاچاق است. این درحالی است که گندم تولیدی کشاورزان داخلی به قیمت جهانی خریداری نمیشود. اگرچه قیمت خرید تضمینی گندم، دو برابر شده است، اما در بازار جهانی نیز شاهد افزایش دو برابری قیمت آن هستیم که با احتساب نرخ دلار نیمایی، باز هم اختلاف قیمت خرید تضمینی گندم با قیمت جهانی آن، بسیار زیاد بوده؛ بهنحویکه در این بین، تنها کشاورزان متضرر میشوند.
راهکار شما برای رفع مشکلات اقتصادی ایران چیست؟
اقتصاد ایران باید خصوصی سازی شده و به مردم واگذار شود. دولت نیز فقط باید بر فعالیتهای اقتصادی نظارت کند تا نظام بازار تعیین کننده روند اقتصاد باشد. اگر در بخشی، قیمتها به نحوی باشد که دولت خواستار کاهش آن است، نباید به صورت دستوری عمل کرده و فقط باید اقدام به تنظیم بازار با افزایش عرضه آن کالا کند. در آلمان که اقتصاد اول اروپا است، بهترین خودروهای دنیا تولید میشود، در این کشور از ورود خودروهای چینی بی کیفیت جلوگیری نشده و هیچ تعرفهای نیز برای واردات خودرو وجود ندارد و واردات این خودرو نیز تولید خودرو در این کشور را به خطر نینداخته است.
شرایط اقتصاد ایران به نحوی است که بودجه دولت کسری داشته و برخی از منابع مالی ایران نیز در خارج از کشور بلوکه شده و امکان دسترسی به آن وجود ندارد. در چنین شرایطی دولت میتواند برخی از مخارج را حذف کند، خدمات خود را گران کند، یارانه پرداخت نکند، مالیاتها افزایش دهد و یا درخواست چاپ پول بدون پشتوانه از بانک مرکزی داشته باشد که اثرات تورمی شدیدی خواهد داشت.
چرا اقتصاد ایران با این مسائل رو به رو است؟
این مشکلات ناشی از آن است که در ایران به برخی کالاها نیاز است که آن را در اختیار نداریم. لازم است تلاش کنیم این کالاها در کشور تولید شود. تجربههای موفق دنیا نشان میدهد حتی در بدترین شرایط اقتصادی نیز با حمایت و تقویت تولید میتوان به اقتصاد برتر دنیا تبدیل شد. این کار نیازمند حمایت همه مردم است. بودجه اکنون محدودیتهایی دارد که برای رفع آن باید به دنبال رفع مشکل اصلی و رفع تحریمها برای افزایش درآمد دولت باشیم.
بنابراین ابتدا ایران باید حقوق اصلی خود را باز پس گیرد و با دنیا ارتباط برقرار کند، تحریمها باید رفع و یا دور زده شود. با برقراری دیپلماسی اقتصادی و ارتباط با کشورهای همسایه نیز میتوان به بهبود درآمدهای دولت کمک کرد. کشور به درآمد نیاز دارد. همچنین ریسک اعتباری ایران باید کاهش یابد. نرخ تشکیل سرمایه ثابت در ۱۰ سال اخیر در ایران منفی بوده است. تولید ناخالص داخلی نیز به یک سوم کاهش یافته و کیک اقتصاد ایران کوچک شده است.
از فرصت طلایی پیش آمده افزایش قیمت نفت باید استفاده شود. همچنین مشکلات عرضه و تولید نیز باید حل شده و شاهد افزایش تولید در پی آن افزایش اشتغال، تأمین کالا و رفاه نسبی باشیم. با انجام این اقدامات حتی اگر فروش نفت نیز نداشته باشیم مشکلی ایجاد نمیشود و میتوان آن را به محصولات با ارزش افزوده بالاتر تبدیل کرد.
اقتصاد مقاومتی و یا دانشبنیان و توجه به تولید در این جهت مطرح شده که کالاهای مورد نیاز کشور در حالی که درآمد نفتی برای واردات وجود ندارد، تأمین شود و در بلند مدت راهی به جز افزایش تولید وجود ندارد، البته کالاهای تولیدی باید استاندارد بینالمللی داشته و بازارهای جهانی به آن نیاز داشته باشند. اگر به این نقطه برسیم دیگر نمیتوانند ایران را تحریم کنند زیرا ایران کالاهایی در اختیار دارد که دنیا به آن نیاز دارد.
کد خبر 574842